ازدواج

 terol (15)

 قبل از ازدواج


پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.

دختر: می‌خوای از پیشت برم؟

پسر: حتی فکرشم نکن!

دختر: دوسم داری؟

پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!

دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟

پسر: نه! برای چی میپرسی؟

دختر: منو می بوسی؟

پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.

دختر: منو میزنی؟

پسر: دیوونه شدی؟ من همچین  آدمی‌ام؟!

دختر: میتونم بهت اعتماد کنم؟!

پسر: بله
 

 


دختر: عزیزم!

پس از ازدواج
 

 


کاری نداره! از پایین به بالا  بخون

 

تعداد صفحات : 8
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد